کد مطلب:28623 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:125

بازگشتِ خورشید با دعای امام












2425. وقعة صِفّین - به نقل از ابن مِخنَف -:من به پدرم، مخنف بن سُلیم، دیده دوخته بودم كه همراه علی علیه السلام به سوی بابِل روان بود. امام علیه السلام می گفت:«در بابِل، جایی است كه زمین آن فرو رفته است. پس مَركَبت را بِران، باشد كه نماز عصر را بیرون از آن منطقه بگزاریم».

پس امام علیه السلام مَركبش را براند و مردم نیز در پی او راندند. آن گاه كه از پُلِ «صَرات» گذشت، از مَركب فرود آمده، نماز عصر را با مردم گزارد.

[ و در نقل از عَبد خَیر آمده است:]با علی علیه السلام در سرزمینِ بابِل راه می سپردم. هنگام نماز عصر فرا رسید. مقرّر بود در مكانی فرود آییم كه از هر جای دیگر [ آن سرزمین] فراخ تر باشد [ تا انبوه جمعیّت بتوانند در آن نماز بگزارند]. سرانجام به مكانی نیكوتر از جای هایی كه دیده بودیم، رسیدیم؛ امّا خورشید در آستانه غروب بود. علی علیه السلام فرود آمد و من نیز همراهش فرود آمدم. پس خدای را خواند و [ با دعای وی] خورشید به قدری كه بتوان نماز عصر را گزارد، بازگشت. نماز عصر را خواندیم و خورشید، پنهان شد.[1].

ر. ك:ج 11، ص 110 (بازگشت خورشید به هنگام خلافت او).









    1. وقعة صفّین:135. نیز، ر. ك:تهذیب التهذیب:4144/237/3.